15*

++ من دوست داشتم دل به تو دادم تو ندیدی من با با همه احساسم تو رو خواستم ندیدی

شب هایی رو ک من واسه تو ریختم اشک ...

++ من کم آوردم نمیتونم... خستم ... تنهام ... حوصله ندارم ...چاق شدم از زور بی تحرکی

زندگیمو نکبت ورداشته ... اون الهه مغرور و شاد مرده ..خودمو نمیشناسم ...نخورده مستم ...

آره حق دارید بیاید کامنت بذارید بگید من آشغالم من هرزم حق دارید بگید تا دلتون میخواد بگید

من یه تنهای هرزه ام ... یه لاشی ام ... هیچکسی منو نمیشناسه ...هیچکس حتی پدر و مادرم و

دوستای نزدیکم ...هیچکس از کثافت کاریام خبر نداره ... بگید هر چی عشقتونه بگید ...

++ بدنم نشتی دارد انگار .. هی آب چشم ... هی آب کمر ...

++ در من دخترکی زندگی میکند که هر روز خود ارضایی میکند و بعد از آن گریه میکند ....



نظرات شما عزیزان:
برچسب‌ها:
<-TagName->

+ تــاریـخ دو شنبه 14 / 2برچسب:, ساعـت 20 به قـلـم بی نام و نشون |